وشهای رسانههای غربی برای نیل به اهداف صهیونی شان:
فریب افکار عمومی دنیا با استفاده از اغراق در وضعیت یهودیان که به عنوان مثال در فیلم «فهرست شیندلر» ساخته «اسپیلبرگ» با موضوعیت و محوریت جنگ جهانی دوم و یهودی سوزی (Holocost) آلمانهای نازی و هیتلرو همچنین دیگر فیلمهای ساخته شده در هالیوود مظلوم نمایی و موجه نشان دادن افکار یهود و ترویج و تبلیغ آنها به چشم میخورد که میتوان به فیلمهای پیانیست، تنها در خانه، ماتریکس، ارباب حلقه ها، یکشنبه خونین، تولد یک ملت، روز استقلال، سیاره میمونها، فردی که فردا را دید، ۲۰۱۲، انیمیشن و کارتونهایی که توسط کمپانی «والت دیزنی» با مدیریت لابیهای صهیونیستی اداره میشود اشاره نمود.
چگونگی نفوذ صهیونیست ها در سینمای هالیوود:
صهیونیست ها برای دست یابی به اهداف خود علاوه بر جنگ سخت به جنگ نرم که یکی از نمونه های بارز آن از طریق رسانه هاست وارد شدند که نمونه آن نفوذ و تحت سلطه قرار دادن سینمای هالیوود به طرقی که در ذیل به آن اشاره خواهیم نمود کردند:
- ورود سرمایه داران یهودی از قبیل لویی مایر، ساموئل گلدون، برادران وارنر، ارونیک برلین، انحصار فیلم سازی را با توجه به اینکه در سواحل شرقی و در اختیار ادیسون بود، در ساحل غربی تحت سلطه خویش در آوردند؛
- استفاده ابزاری از زنان و موضوعات غیر اخلاقی، خشونت، ترویج خرافه و جادو که این بعد از ورود سرمایه داران یهود به هالیوود قدم بعدی جهت سلطه بر هالیوود می باشد؛
- جلب اعتماد مردم و مسئولان امریکایی با نشان دادن اینکه یهودیان خواستار فراموش کردن ریشه تاریخی خود و تمایل به ادغام در جامعهی امریکا را دارند مانند لویی مایر که میگوید:
«من روز تولد خود را نمی دانم، جشن تولد من در چهاردهم ژوئیه (روز استقلال امریکا) است و خود را یک یانکی معرفی میکند».
ویا ارونیک برلین که با ساخت سرودهای ملی میهنی امریکا از «ایزنهاور» جایزه مخصوص دریافت نمود؛
- نقطه عطف حضور صهیونیستها در عرصه سیاسیت امریکا مصادف است با روی کار آمدن نازیهای آلمان و شروع جنگ جهانی چراکه این قوم با مطرح کردن موضوع کشته شدن یهودیان در جنگ جهانی دوم و دادگاه دادرسی نورنبرگ و “Holocost“ توانستند در عرصه سینما فعالیت بسیاری نمایند، زیرا جنایات هیتلر علیه نوع بشر و خصوصاً یهودیان صهیونیسم را فراهم نمود.
این مسئله که مسئولان صدا وسیما و پژوهشگران ما بیشتر تمرکز و مراقبت و فعالیت های خود را معطوف به فیلم های سینمای هایوود و غرب نمایند و از محصولات کشورهای شرقی و خصوصاً کره که طی چند سال اخیر به شدت وارد جامعه ایران شده و صدا و سیمای ما نیز در دوبله و پخش آن ها همت گمارده است غافل باشیم چراکه این فیلمها وسریالها خود نمونه بارزی از تبلیغات گسترده در جهت القای تفکرات صهیونی در جامعه است و هدف نهایی ما از نگارش این نوشتار پرداختن به تحلیل و نقد سریال افسانه جومونگ است که بعد از اتمام بخش اول این سریال ۸۱ قسمتی صدا و سیمای ما در دوبله و پخش بخش دوم این سریال نیز همت گمارد که در ادامه این نوشتار به آن خوایم پرداخت:
در صفحات قبل به برخی از اهداف، عقاید، و نشانههای ماسونی و یهود اشاره کردیم و در این بخش برخی قرینه های آن را در جومونگ ۱ و ۲ اشاره مینماییم:
- در ابتدا نام پدر و مادر جومونگ جای تامل دارد که هموسو به معنای پسر خدای آسمان و یوها به معنای دختر خدای رودخانه هابک که با مطالعه افکار فراماسونری و مصر باستان می بینیم که خدای خورشید «راء» فرزندانی به نام های اسیس، ازیریس، نفتیس و ست دارد که به معنای خدای غرب و رودخانه و…است؛
- در این افسانه آمده است که یوها در حالی که در کنار رودخانه در حال استحمام است هموسو او را دیده و رابطه جنسی نامشروع با یوها برقرار کرده و یوها باردار میشود و هموسو از طرف خدای رودخانه پذیرفته نمیشود و به آسمانها میرود و یوها را به سرزمین اولباسو تبعید شده و در آنجا با پادشاه گوموا آشنا شده و با او ازدواج میکند در حالی که پادشاه گوموا از فرزند داخل شکم یوها بخاطر شومی میترسد طی یک سری از اتفاقات دنبال نابود کردن آن فرزند است که نمی تواند و سرانجام این فرزند در قصر پادشاه پروش و رشد مینماید همانند حضرت موسی که در قصر دشمن خود بزرگ شده و رشد و نمو مییابد و این نمونهای دیگر از قرینه سازی هاست؛
- اگر به سریال در بخش های ۱ و ۲ دقت کنیم متوجه می شویم که:
ü تقابل خیر و شر، که از آمزه های یهود است.
ü چوسان قدیم که این سرزمین توسط امپراطوری هان و بویو تسخیر شده و مردم آن سرزمین که آواره شده اند (چوسان قدیم نماد همان اسرائیل قدیم و مردم آواره آن یهودیان آواره هستند) که با دقت در کارکترها و دیالوگهای این سریال با کرات میبینیم که تاکید بر باز پسگیری چوسان قدیم و جمعآوری مردمان آواره آن سرزمین را دارد که این نیز قرینهای از عقاید فراماسونر و یهود است (یهودیان اعتقاد دارند که مسلمانان سرزمینهای یهودیان را تسخیر کرده و مردمان یهود را آواره کردهاند و باید این سرزمینها را پس گرفته و یهودیان را از سرتاسر دنیا به آن باز گردانند و ارض موعود خود را گسترش دهند تا حکومتی جهانی را با سلطه یهود و رهبری فراماسون اعظم در جهان ایجاد کنند)
ü در برخی از دیالوگهای فیلم تغییراتی در دوبله فارسی به وجود آمدهاست که از آن جمله میتوان اشاره به اعتقاد به خدایان بجای خدای واحد که همانگونه که در قبل اشاره شد از اعتقادات فراماسونری میباشد.
- نظام دینی آنها توسط کاهنانی است که همگی زن هستند و پیشگویی، جادوگری و درمانهای غیر عادی را در معابد یاد میگیرند و فقط افرادی خاص میتوانند به عضویت این گروه در آیند که مطابقت با آموزههای فراماسونری و کابالائیست مبنی بر انجام و پیشگویی امور با استفاده از جادو و… میباشد که میتوان به نتایج ذیل رسید:
ü تبلیغ و اشاعه ادیان آنی میسم در جهان
ü با توجه به اینکه روند اسلام پذیری در جهان رو به افزایش است در این محیط ارئه و ترویج فرقهها و نحلههای شبه عرفانی در جهت اهداف استعمار و جلوگیری از هدایت بشر میباشد.
- گروه دامول که به صورت پنهانی همچون شبکه های فراماسونری فعالیت مینمایند در این سریال و خصوصاً بخش اول دارای تقدسی ویژه هستند و پس از مدتها فعالیت پنهانی جهت نجات قوم چوسان فعالیت خود را آشکارا مینماید و جالب اینجاست که پادشاه گوموا نیز در آن عضویت داشته است و فرمانده سابق این گروه بودهاست و هموسو با وجود اینکه نابیناست از قدرت خارق العاده و ماوارایی برخوردار است، و این خصوصیات در گروه دامول شبیه سازی فعالیتها و عضویت سران برخی کشورها از جمله امریکا که بجز سه ریس جمهور این کشور (جان اف کندی، آبراهام لینکن و اولیس گرانت) بلا استثنا تمامی روسای جمهور این کشورعضو شبکه فراماسونری بوده اند. (جالب اینجاست که از این سه نفر دو نفر به طرز مشکوکی ترور میشوند اما هیچ یک از روسای جمهوری که ماسون نبودهاند ترور نشدهاند) و ذکر دلایل ذیل جهت درک بهتر این شبکه خالی از لطف نیست:
-
داموله نام یکی از پیشگامان فرانسوی در قرون وسطی است که به دلیل ترویج عقاید کفر آمیز فراماسونری و توهین به حضرت مسیح در جلسات لژ، تکفیر و به دست حکومت فرانسه کشته شد. وهم اکنون نام سازمان جوانان فراماسونری امریکا داموله است.
-
گروه دامول برای رهایی مهاجران چوسان و بازسازی چوسان قدیم و باز پسگیری آن تمام تلاششان را بکار می برند تا جایی که جومونگ (منجی) جان و مال و ناموس و… وحتی علی رقم وصیت پدرش هموسو مبنی بر نگهداری از مادرش «یوها»، او را در دست دشمن رها کرده وصدها انسان را به خاک و خون میکشد تا به امور مهاجران رسیدگی کند که همانند افکار و آموزههای یهودیان صهیونیست و فراماسون است که جهت جمع آوری یهودیان در سرزمین فلسطین به کشتار و قتل عام مردم بی پناه فلستین و هزاران جنایت دیگر دست میزنند.
- جومونگ از نسلی خاص است که ظاهراً به صورت نامشروع متولد شده است. فرستاده و تایید شده خدایان است جهت نجات مردم و مهاجران چوسان قدیم که این نیز از اعتقادات یهود است؛
- در برخی قسمت ها روی پیشانی بند جومونگ ستاره شش پر یهود (هگزا گرام) و گوشواره جادوگر اعظم «یوم یول» ستاره پنج پر (پنتاگرام) و یا در جومونگ ۲ زمانی که امپراطور یوری وارد معبد می شود شمعدان های هفت شاخه نمایان است و یا اگر به لباس جنگی «موهیول» دقت کنیم جلو لباس ستاره پنج پر که نماد بز بافومت ماسونهاست نمود دارد؛ و از آنجایی که متن فیلم مبتنی بر ارتباط با متافیزیک است تنها گزینه ارتباط با اجنه و شیاطین است که تمامی اینها از آموزههای ماسونها و صهیونیستهاست.
- و خیلی موارد دیگر از جمله تجارت آزادکه نمودهایی از حکومتهای کاپیتالیستی، همراهی منجی و نجات بخش قوم توسط افرادی که به لحاظ اخلاقی و اجتماعی فاسد بوده اند و یا خود منجی در هر دو فیلم (جومونگ و موهیول) شخصیتی میگسار، ولگرد و…
میبینیم منجی قوم مورد نظر از نسلی خاص است، از طرف خدایان انتخاب می شود، از نظر روحی قدرتمند و با اراده میشود حتی اگر ضعیف باشد که خطاب فیلم در درجه اول یهود و منجی یهود است و در مرحله بعد الگویی را برای تمام انسانها به نمایش میگذارد تا پیروان ادیان دیگر هم منتظر شخص پاک و پاک سرشتی نباشند.
در تمامی فیلم های جدید ساخت کره که متاسفانه از طریق رسانهی ملی ما برخی از آنها دوبله و پخش می شود دو مورد ذیل به وضوح دیده میشود که از اندیشهها و آموزهای صهیونیسم و کابالایئست سرچشمه میگیرد:
- تجارت نقش اول را در داستان فیلم دارد و تمامی نیروهای خیر و شر باید قدرت اقتصادی داشته باشند که در فیلم های تاجر پوسان، امپراطور دریا، جومونگ ۱ و ۲ و… ملاحظه می شود.
- تجارت نیروهای خیر تجارت آزاد است که نماد جهان کاپیتالیستی غرب است.
نتیجه گیری کلی از بحث:
با توجه به اینکه در عصر حاضر که از جنگ سخت گذشته و وارد مرحله جدیدی از مقابله و تهدید شدهایم که همان جنگ نرم است، یکی از مهمترین ابزارهای آن سینما و رسانه است که از نظر بنده از این ابزار با توجه به نفوذ همه جانبه صهیونیستها در سینمای هالیوود و جدیداً در کشورهای اروپایی و شرقی آسیا شاهد آن هستیم مهمترین ابزار است. همچنین محتوی فیلم میتواند تماشاگر را در حالتی مانند خواب مصنوعی قرار دهد، به طوری که اگر حوادث نمایش داده شده در فیلم، در محیطی واقعی روی دهد واکنش های خفیفتری را برمیانگیزد و یا حتی چنان عکس العملی را در پی نداشته باشد.
اگر به اطراف خود بعد از پخش این گونه سریالها رجوع کنیم تاثیر فیلم را حتی در بازیهای کودکانه به وضوح خواهیم دید و تاثیر تخریبی فیلم ها تا آنجاست که تحقیقی در فرانسه نشان داد: کودک یا نوجوانی که بیش از یک بار در هفته به سینما می روند نیازمند مراقبت روانپزشکی است و شدت تاثیر فیلمها تا آنجاست که کودک و نوجوان فیلم را چیزی جز واقعیت نمی پندارد؛ و از نظر او چیزی که می بیند تصویری از زندگی واقعی است، حال تصور کنید چند دهه دیگر این کودکان خود مسئولان و بافت اصلی جوامع را تشکیل میدهند و چیزی که در ذهن آنها نقش بسته است تفکراتی کاملاً یهودی صهیونیستی خواهد بود وضعیت این جوامع چگونه خواهد بود؟ اگر به نمونهای ازاین قبیل مانند آنچه در انیمیشنهایی دهههای گذشته ساخته شد رجوع کنیم می بینیم چگونه جو و افکار عمومی را در مورد یهودیان تغییر میدهند که نمونه بارز آن انیمیشنهای میکی موس، تام و جری و … است. در چند دهه قبل در اروپا به یهودیان عنوانی مانند موش کثیف میدادند که با ساخت انمیشنهای مذکور و مشابه آن، با توجه به اینکه در همه آنها موشها قهرمانان داستانها و محبوب هستند که زیرکی میکی موس و جری در این انیمیشن ها مثال زدنی است؛ و بد نیست بدانید که این کارتونها ساخته شده توسط کمپانی «والت دیزنی» که در صهیونیستی و فراماسونری بودن آن هیچ جای شکی نیست؛ و می بینیم میکی موس که هشتاد و سه سال قبل ساخته شد و نمادی از یهودیان سرگران است چگونه با زیرکی و چالاکی در حالی که مدام از سوی رقیبان خود مورد تهدید است بر تمامی آنها فایق میآید. که این نیز باز مشروعیت بخشی و ایجاد فضا و محیط برای یهودیان است.
هدف نهایی صهیونیستها و فراماسونها را در جنگ نرم و و استفاده از ابزار رسانه وفضای مجازی مسموم کردن ذهنیت نسل جوان و آینده ساز هر جامعهای است که به منزله از بین رفتن هویت و شخصیت ملی هر کشوری هستند، که سینمای هالیوود و غرب ره آوردی جز آموختن اعمال خلاف، ترویج اندیشه و افکار صهیونیستی و منجیگرایی تحریف شده در آموزههایشان که منجر به تهی شدن فرهنگ و تمدن آن کشور در ذهن جوانان و آینده سازان کشورها و جوامع هدف، خصوصاً کشورها و جوامع اسلامی و شیعی است. وسینمای غرب با نگاهی یک سویه و تحریف شده به بیان زتدگی شخصیت های بزرگ میپردازد و در نهایت برتری یک قوم یا دین را القا میکند. از همین رو وسایل ارتباط جمعی خصوصاً سینما برای ایشان اهمیت فراوانی در جهت ترویج اندیشه ها و افکار صهیونیستیشان میباشد.
که جهت مقابله و جلوگیری از تهدیدات جنگ نرم در جبهه رسانه علاوه بر آگاهی و هوشیاری عموم افراد جامعه، همت و تلاش مسئولان رسانه ملی کشورمان در دقت و مطالعه بیشتر در پخش فیلمها و سریالهای ساخته هالیوود و جدیداً فیلم و سریالهای کرهای را طلب میکند، و همچنین ساخت فیلمها و سریالهایی که بتواند مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده و به نوعی بتواند رقیب قدر و سرسختی برای رسانه های غربی باشد. انشاءالله تامل و تفکر بیشتری در این زمینه داشته باشیم تا ناخواسته در زمین بازی دشمن وارد نشویم و پازل دشمن را تکمیل ننماییم. انشاءالله